روزهای اوج #انقلاب، کارگرها برای راهپیمایی کارخانه را تعطیل کردند و مدتی کار تولید خوابید. با وجود این حقوق همکارانمان را پرداختیم. پس از پیروزی انقلاب نیز تا مدتها به دلیل مسائل انقلابی چرخ کارخانه آنطور که باید و شاید نمیچرخید. با وجود این کالا در کشور کم بود و #تولید میتوانست کمک مؤثری به #انقلاب باشد. کمی که اوضاع روبهراه شد، کار تولید را از سر گرفتم و شروع کردم به وارد کردن #مواد_اولیه، و فکر میکنم اولین وارد کننده مواد اولیه من بودم. یک بار که برای انجام امور بانکی واردات مواد اولیه به بانک رفته بودم متصدی به من گفت: «در این اوضاع در وانفسا چهطور جرأت میکنی پولت را بدهی و جنس وارد کنی؟» من گفتم: «ما این جاییم و ما مال این جاییم. من دنبال پول نیستم که بخورند یا نخورند. دنبال تولید برای کشورم هستم، چه با خطر، چه بیخطر.» و بسیاری دیگر مرا منع میکردند. اما من گشایش اعتبار کردم که یا #اولین_گشایش_اعتبار بود یا یکی از اولین گشایش اعتبارها. اتفاقاً مسئله خاصی پیش نیامد و مواد اولیه وارد شد و ما کار #تولید را آغاز کردیم. یادم میآید زمانی که مایع ظرفشویی تولید کردیم، عدهای مراجعه میکردند تا محصول را به #قیمت_بازار_آزاد همانجا از ما بخرند. آنها برای اطمینان ما گونیهایی را پر از پول میکردند و به نزد من میآمدند. اما من به آنها نمیفروختم. معتقد بودم #برکت_کار من در این است که محصولم با سودی عادلانه به #قیمتی_مناسب به دست همگان برسد. خوب است بگویم که قیمت پیشنهادی کسانی که گونیگونی پول میآوردند، قالبی 20 تومان بود در حالی که من آن را شش تومان و 5 ریال میفروختم و در این میان پورسانت نمایندگیها و عاملان فروش هم از آن کم میشد و چیزی حدود 5 تومان و یکی دو ریال دست ما را میگرفت، و برای اینکه توزیع کالا نیز عادلانه صورت بگیرد، عبارت «#قیمت_مصرف_کننده: 65 ریال» را روی آن میچسباندیم. #پخش را هم طوری تنظیم کرده بودیم که #سراسری باشد و همه جای ایران را در بر بگیرد. به همه مغازهها میدادیم و کمکم میدادیم و اگر مغازهداری بیشتر میخواست، نمیدادیم و اگر مغازهای خطا میکرد و متوجه میشدیم، جنسش را قطع میکردیم. همین امر به ما کمک کرد و محصول ما رواج زیادی پیدا کرد. سفارشها به قدری زیاد بود که نمیتوانستیم جوابگوی آنها باشیم. دوست داشتیم تولید را بالا ببریم اما تهیه مواد اولیه بسیار مشکل بود، با وجود این ما سرپا بودیم و کارگرها کار میکردند و حقوق کامل میگرفتند تا اینکه #جنگ شروع شد…
و این #داستان ادامه دارد…
#قسمت_هجدهم_دریاشود_آن_رود
ثبت ديدگاه
برای ثبت دیدگاه باید وارد شوید.