سایت شهر بازی ژوپیتر با چهره و منوهای جدید، باز طراحی شد.
در این بازطراحی که با همکاری واحدهای بازاریابی و IT گروه صنعتی گلرنگ انجام شد، جاذبههای محتوایی و بصری گوناگونی برای بازدیدکنندگان در نظر گرفته شده است.
از جمله بخشی به سایت اضافه شده با عنوان ژوپی نامه که در آن شعرها و داستانهای متنوعی همراه با تصویر و صدا برای کودکان تدارک دیده شده است.
برای بازدید از سایت ژوپیتر به نشانی زیر بروید:
یکی از داستانهای ژوپی نامه را در زیر میخوانید:
آقا خرسه پا شو
محبوبه دشتی
سپهر روی کاغذ سفید یک خرس کشید. بعد برش داشت برد تا به مامان نشان بدهد.
مامان نقاشی را گرفت و یواش گفت: واااای، چه خرس قشنگی!
سپهرپرسید: چرا یواش میگی؟
مامان گفت: چون آقا خرسه خوابه.
سپهرسرش را خاراند و گفت: دِ، من کشیدم بیدار بود. چرا خوابیده؟
و بلند گفت: آقا خرسه پا شو …
مامان یواش گفت: ش ش ش … داد نزن. خب همه جا سفیده. انگاری برف باریده، خرسا زمستون میخوابن، این طفلی هم خوابیده.
سپهر نقاشی را از مامان گرفت و گفت: میخوام پا شه، چشماش وا شه.
مامان گفت: خب یه کاری کن بهار شه.
سپهر پرسید: چه کاری؟
مامان گفت: باید برفای کاغذ آب شه.
سپهر پرسید: چه جوری؟
مامان گفت: این جوری که زمین سبز شه، آسمون آبی شه.
سپهر تندی رفت توی اتاقش و زودی برگشت و گفت: مامان! آقا خرسه پا نمیشه.
مامان گفت: خب فقط این طوری که بهار نمیشه. باید تو نقاشیت گل باشه.
سپهر دوباره رفت توی اتاقش و زودی برگشت و گفت: مامان گل هم کشیدم، پا نمیشه.
مامان خندید و گفت: با یک گل بهار نمیشه. برو مداد رنگی هات رو بیار.
سپهر رفت و برگشت.
مامان صورتی داد سپهر کشید، بنفش داد، نارجی داد، قرمزداد…
سپهر همین طور میکشید که یکدفعه آقا خرسه خمیازه کشید. چشمهایش را باز کرد. زمین سبز و آسمان آبی و گل ها را دید.
سپهر مامان را بغل کرد و بوسید.
منبع:
پایگاه اطلاع رسانی گروه صنعتی گلرنگ
داستان آقا خرسه پاشو را بشنوید:
ثبت ديدگاه
برای ثبت دیدگاه باید وارد شوید.