در سال ۱۳۶۴، زمانی که بسیاری از تولیدکنندگان ناگزیر به تعدیل نیرو شدند،
استاد محمدکریم فضلی راهی متفاوت برگزید؛
با توکل، تدبیر و عشقی عمیق، نهتنها در آن شرایط سخت هیچ نیرویی را تعدیل نکرد
بلکه با قلبی پر از مهر و آغوشی سرشار از عشق، گلرنگ را بزرگ و بزرگتر کرد….
تصمیم گرفت صادرات میوه را آغاز کند؛
حرکتی که به ظاهر ساده بود، اما آغاز راهی شد به وسعت امید؛
راهی که چرخ تولید را در دل بحران به حرکت واداشت،
و این بنگاه اقتصادی را از دلِ جنگ تا قلههای امید پیش برد.
دیروز، آن آغوشی که ۶۱ نفر را در بر گرفت،
امروز، خانه قریب به ۶۰ هزار نفر را گرم نگه داشته است؛
حکایت قصهی «آ سید مهدی» تنها گوشهای است از نگاه انسانی و تعهد بیپایان بنیانگذار فقید گروه گلرنگ، که به میراثی گرانبها بدل شده است.
و فردا…
امید آنکه قلمها، صد هزار نفری شدن خانوادهی بزرگ گلرنگ را به تحریر درآورند،
و آوازهی تولید پرافتخار ملی، از کهندیار ایرانِ جان به گوش جهانیان برسد…
ثبت ديدگاه
برای ثبت دیدگاه باید وارد شوید.